۳۰ میلیون تومان؛ مرز رفاه یا بقا؟

تصمیم دولت برای حذف یارانه در تضاد با واقعیت معیشتی مردم

۳۰ میلیون تومان؛ مرز رفاه یا بقا؟

تاریخ انتشار: 1404/8/7

شماره خبر: 18098

چاپ‌خبر

در حالی‌که هزینه سبد معیشت خانوار تهرانی به بیش از ۴۰ میلیون تومان رسیده است، تعیین درآمد ۳۰ میلیون تومانی به‌عنوان معیار حذف یارانه، فاصله عمیق تصمیم‌های اقتصادی دولت با واقعیت زندگی مردم را آشکار می‌کند.

به گزارش رویداد شمال ؛ اظهارات اخیر احمد میدری، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، مبنی بر اینکه «هر خانوار تهرانی با درآمد ۳۰ میلیون تومان و مالک خانه جزو سه دهک بالای جامعه محسوب می‌شود»، موجی از واکنش‌ها را میان کارشناسان اقتصاد اجتماعی برانگیخته است.
,d تأکید کرده که حذف یارانه این خانوارها بر پایه «محاسبات دقیق» انجام شده، اما پرسش اصلی این است: آیا درآمد ۳۰ میلیون تومان در پایتخت امروز، معیاری برای رفاه است یا صرفاً نشانگر بقا؟

تورم افسارگسیخته و سبد معیشتی ۴۰ میلیونی

بر اساس داده‌های رسمی مرکز آمار ایران، تورم مواد غذایی در ماه‌های اخیر به سطوح بی‌سابقه‌ای رسیده است؛ به‌طور مثال تورم نقطه‌به‌نقطه در بخش غلات ۹۴.۳ درصد و در میوه و خشکبار ۷۷.۳ درصد اعلام شده است.
گزارش‌های کمیته مزد شورای‌عالی کار نیز نشان می‌دهد هزینه «سبد معیشت خانوار شهری» در سال ۱۴۰۴ بین ۳۵ تا ۴۰ میلیون تومان در ماه برآورد می‌شود.
در چنین شرایطی، خانوار دارای درآمد ۳۰ میلیون تومانی نه در رفاه، بلکه در آستانه سقوط به زیر خط فقر قرار دارد. بسیاری از کارگران، معلمان، پرستاران و کارمندان با دو شغل نیز هنوز قادر به تأمین حداقل هزینه‌های زندگی نیستند.

خانه و خودرو؛ دارایی یا فشار مالی؟

میدری یکی از ملاک‌های حذف یارانه را مالکیت خانه یا خودرو عنوان کرده است. اما در واقعیت، بخش بزرگی از خانوارهای شهری با وام‌های سنگین یا کمک خانوادگی صاحب واحدی کوچک یا خودرویی فرسوده‌اند.
این دارایی‌ها نشانه رفاه نیستند؛ بلکه در بسیاری از موارد، هزینه نگهداری‌شان خود به عاملی برای فشار مالی تبدیل شده است. تمرکز بر دارایی‌های ظاهری، به‌جای سنجش توان اقتصادی واقعی، موجب خطای جدی در تشخیص دهک‌ها می‌شود.

خطر حذف ناعادلانه و گسترش شکاف طبقاتی

وزیر کار اعلام کرده است که حدود ۲۷ میلیون نفر از فهرست یارانه‌بگیران حذف خواهند شد. با این حال، اگر مبنای محاسبه با خط فقر واقعی هم‌خوانی نداشته باشد، این سیاست به حذف خانوارهای نیازمند و نه دهک‌های مرفه می‌انجامد.
ادامه این روند بدون بازنگری در شاخص‌ها، تهدیدی جدی برای عدالت اجتماعی و عامل تشدید شکاف طبقاتی است؛ زیرا بسیاری از خانوارهای موسوم به «دهک بالا» در واقع با هزینه‌های روزمره زندگی دست‌وپنجه نرم می‌کنند.

خط فقر نامعلوم؛ تصمیم‌گیری بر پایه حدس

رئیس مرکز آمار ایران اعلام کرده است که تعیین شاخص خط فقر بر عهده وزارت رفاه است، اما این وزارتخانه تاکنون عدد رسمی و شفافی ارائه نکرده است.
نبود تعریف مشخص از خط فقر، باعث می‌شود سیاست‌گذاران بر اساس میانگین‌های آماری یا فرضیات ذهنی تصمیم بگیرند، نه داده‌های واقعی معیشتی.
در نتیجه، تعیین درآمد ۳۰ میلیون تومانی به‌عنوان مرز حذف یارانه، نه‌تنها غیرعلمی بلکه ناعادلانه است؛ زیرا سبد معیشت واقعی خانوار شهری اکنون تا ۴۰ میلیون تومان برآورد می‌شود.

اصرار بر معیار ۳۰ میلیون تومانی، بی‌اعتنایی آشکار به واقعیت اقتصادی میلیون‌ها خانوار ایرانی است. در شرایطی که تورم، اجاره مسکن و هزینه خوراک از کنترل خارج شده، چنین سیاست‌هایی نه اصلاح ساختار یارانه‌ها بلکه حذف تدریجی حمایت از اقشار فرودست است.
درآمد ۳۰ میلیون تومان در تهران امروز، نه مرز رفاه، بلکه مرز بقاست.

برچسب:

اشتراک گذاری در:

هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *