ساحل‌فروشی در لباس قانون

ساحل‌فروشی در لباس قانون

تاریخ انتشار: 1404/8/10

شماره خبر: 18177

چاپ‌خبر

سال‌هاست که دریا در شمال کشور پشت دیوارهای سیمانی و ویلاهای مجلل پنهان شده است؛ سواحلی که باید تفرجگاه مردم باشد، به نام «سرمایه‌گذاری» و در سایه مجوزهای شبهه‌دار، در تملک صاحبان نفوذ درآمده‌اند.

به گزارش رویداد شمال ؛ روزی روزگاری در سواحل آرام مازندران، مردم برای دیدن غروب خورشید تا لب آب می‌رفتند و بوی نمک دریا در جانشان می‌نشست، اما امروز همان ساحل‌ها یکی پس از دیگری پشت دیوارهای بتنی و دروازه‌های آهنی پنهان شده‌اند. مردمی که روزی با پای برهنه روی شن‌های داغ قدم می‌زدند، حالا باید از لابه‌لای تابلوهای «ورود ممنوع» راه خود را پیدا کنند.

این روایت تلخ تنها مربوط به بیشه‌کلا نیست؛ بلکه گوشه‌ای از واقعیتی گسترده‌تر است که سال‌هاست بر سواحل شمال سایه انداخته. هر وجب از زمین ساحلی، که طبق قانون جزو انفال و متعلق به همه مردم است، به‌مرور در قبضه کسانی درآمده که یا صاحب نفوذ بوده‌اند یا در سایه ضعف نظارت رشد کرده‌اند.
صبح زود، وقتی مه نازک پاییزی هنوز بر موج‌های آرام بیشه‌کلا نشسته بود، صدای ماشین‌های سنگین و حضور مأموران قضایی سکوت ساحل را شکست. دیوارهای بلند یکی‌یکی فرو می‌ریختند؛ نه صحنه‌ای عمرانی، بلکه بازپس‌گیری حقی فراموش‌شده بود — حق مردم برای نفس کشیدن کنار دریا.

صابر ذوالفقاری، دادستان عمومی و انقلاب بخش سرخ‌رود، در گفت‌وگو با تسنیم گفت: عملیات رفع تجاوز از منطقه ساحلی بیشه‌کلا، پیرو بازدیدهای میدانی و در اجرای ماده ۱۱ قانون اراضی انجام شد. با هیچ‌کس در زمینه تصرف انفال شوخی نداریم.

وی افزود: این اقدام به دستور رئیس‌کل دادگستری مازندران و با هدف صیانت از حقوق عامه صورت گرفت. با هرگونه تصرف اراضی ساحلی و کوتاهی مدیران ذی‌ربط، برخورد قانونی و بدون اغماض خواهد شد.

پشت این عملیات، سال‌ها بی‌تفاوتی و ترک‌فعل نهفته است. مردم شمال بارها پرسیده‌اند چرا باید برای دیدن دریا از دیوار بگذرند؟ چرا انفال عمومی به نام «توسعه گردشگری» در اختیار عده‌ای خاص قرار گیرد؟
اکنون، تخریب دیوارهای بیشه‌کلا تنها بازپس‌گیری خاک نیست، بلکه نشانه‌ای از بازگشت قانون و عدالت به ساحل است؛ آزمونی برای جدیت دستگاه قضایی در دفاع از حقوق مردم.
مردی سالخورده کنار دیوار فروریخته گفت: این دریا مال پدران ما بود… حالا شاید نوه‌هایم دوباره صدای موج را بشنوند. همین جمله، خلاصه تمام سال‌های انتظار است.

اگر این مسیر با همان قاطعیت دنبال شود، شاید روزی دوباره صدای خنده کودکان و بوی جلبک‌های خیس جای دیوارهای آهنی و سکوت سنگین ویلاها را بگیرد؛ اما اگر این اقدام نیز همچون موجی مقطعی باشد که بر ساحل می‌کوبد و بازمی‌گردد، تاریخ دوباره تکرار خواهد شد  تکرار تلخ چپاول در سایه قانون.

برچسب:

اشتراک گذاری در:

هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *