بیش از ده سال از آغاز پروژه زبالهسوز رشت میگذرد، اما بلاتکلیفی این طرح، سراوان را به کانون دفن روزانه صدها تن پسماند و نماد هزینههای تعویق در تصمیمگیری تبدیل کرده است.
به گزارش رویداد شمال ؛ در سراوان، بحث سالهاست از مقصر فراتر رفته و به یک پرسش مشترک رسیده است؛ چرا پروژهای که قرار بود بار دفن زباله را کاهش دهد، پس از یک دهه همچنان بلاتکلیف مانده و چگونه نتیجه این تعلیق به بحران امروز انجامیده است.
سراوان؛ بحران متولدشده از تعویق تصمیمها
بحران پسماند در گیلان دیگر صرفاً یک چالش زیستمحیطی نیست، بلکه تصویری روشن از تصمیمهایی است که سالها به تعویق افتاده و هزینه آن بهتدریج بر دوش طبیعت و مردم محلی انباشته شده است. سراوان، در حاشیه جنگلهای هیرکانی، اکنون نه حاصل یک خطای ناگهانی، بلکه نتیجه تداوم مسیری بدون اصلاح است.
در این میان، اقدامات شهرداری رشت در چهار سال اخیر از بهبود نسبی جمعآوری و ساماندهی پسماند تا اجرای برخی طرحهای کنترلی قابل انکار نیست، اما حتی مسئولان محلی نیز اذعان دارند این اقدامات، هرچند مؤثر، به ریشه مسئله نپرداخته است؛ از این رو تا زمانی که تکلیف زیرساخت اصلی مدیریت پسماند مشخص نشود، بوی تعفن و پیامدهای آن همچنان بر زندگی مردم سراوان سایه خواهد انداخت.
فشار روزانه زباله بر جنگلهای هیرکانی
بر اساس آمارهای رسمی، استان گیلان روزانه حدود دو هزار تن زباله تولید میکند و بخش عمدهای از پسماند مناطق مرکزی استان به سراوان منتقل میشود. هادی حقشناس استاندار گیلان، گفت: روزانه بین ۸۰۰ تا یکهزار تن زباله در این سایت دفن میشود؛ رقمی که برای منطقهای جنگلی با بارندگی بالا و خاک نفوذپذیر، فشار زیستمحیطی قابل توجهی ایجاد کرده است.
مقایسه سراوان با دیگر نقاط استان نشان میدهد مسئله صرفاً کمبود زمین یا افزایش تولید زباله نبوده است، چراکه در بسیاری از شهرهای دیگر، مدیریت پراکندهتر پسماند مانع از شکلگیری بحران حاد شده، در حالی که تمرکز مداوم دفن زباله در سراوان بدون ایجاد جایگزین مؤثر، این منطقه را به کانون بحران تبدیل کرده است.
کارشناسان محیطزیست هشدار میدهند ادامه این روند به آلودگی منابع آب سطحی و زیرزمینی منجر میشود. حسین سعیدی کارشناس محیطزیست در گفت و گو با فارس تصریح کرد: حتی فناوریهای مدرن دفع پسماند نیز بدون نظارت و زیرساخت مناسب، نمیتوانند مانع نفوذ شیرابههای سمی شوند. وی افزود: تخریب تدریجی پوشش جنگلی و انتشار گازهای مضر، پیامدهای قابل پیشبینی مدلی است که سالها بدون بازنگری ادامه یافته است.
زبالهسوز رشت؛ گرهی که باز نشد
در مرکز این چرخه معیوب، پروژه زبالهسوز رشت قرار دارد؛ طرحی که قرار بود پایان وابستگی به دفن گسترده زباله در سراوان باشد. این پروژه در سال ۱۳۹۲ با قراردادی ۴۰ میلیون دلاری آغاز شد، اما تنها بخشی از منابع مالی آن تأمین و سپس متوقف شد. آنچه امروز محل پرسش است، نه فقط توقف پروژه، بلکه بلاتکلیفی حقوقی آن پس از گذشت بیش از یک دهه است؛ وضعیتی که به گفته استاندار گیلان، مدیریت پسماند مرکز استان را در بنبستی اجرایی نگه داشته است.
زبالهسوز نه تکمیل شد، نه جایگزینی برای آن تعریف شد و نه مسیر دفن پسماند تغییر کرد؛ لذا نتیجه، تداوم ورود روزانه صدها تن زباله به سراوان بود؛ روندی که بهتدریج یک بحران محلی را به مسئلهای با ابعاد ملی تبدیل کرده است.
سراوان؛ هزینه تصمیمنگرفتن
طرح موضوع پسماند گیلان در کارگروه ملی مدیریت پسماند، نشانهای از همین تغییر مقیاس است. در این نشست بار دیگر تأکید شد بدون تعیین تکلیف پروژههای معطلمانده، هیچ راهکار کوتاهمدت یا مقطعی نمیتواند وضعیت را بهطور پایدار اصلاح کند.
کارشناسان معتقدند حل بحران سراوان پیش از هر چیز نیازمند تصمیمگیری قاطع است؛ چه در فسخ یا احیای پروژه زبالهسوز، چه در انتقال موقت پسماند و چه در فعالسازی روشهای پردازش پیشرفته. سراوان امروز بیش از آنکه یک سایت دفن زباله باشد، نماد هزینههای تصمیمنگرفتن است؛ هزینهای که طبیعت، منابع آب و مردم محلی آن را پرداخت میکنند.
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید