یکی از دلایل رهاسازی برنامه ریزی ۵ ساله یا ۷ ساله در کشورها، آن است که ما نمی توانیم ۵ سال آینده را پیش بینی بکنیم. به عبارت دیگر وضعیت بسیار سیال است. و البته متاسفانه سیستم برنامه ریزی ما این گونه است که برنامه های ۵ ساله در کشور ما، دو سال و نیم به طول می انجامد که نوشته ، تدوین و تصویب شود
رویداد شمال به نقل از خبرآنلاین/ دکتر حسین انتظامی معاون توسعه مدیریت و منابع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، عدم عبور از برنامه ریزی سنتی در توسعه کشور را به دلیل سرعت تحولات در جهان به بحث می نشیند. انتظامی در بخش سوم فیلمی که منتشر شده، به آغاز برنامه توسعه در ایران و جهان می پردازد. برنامه هایی که بسیاری از کشورها مثل هند، ترکیه، و کره جنوبی بعد از ایران به تدوین آن پرداختند، اما آنان به برنامه ها عمل، و از این نوع برنامه ریزی میان مدت عبور کرده و از آن دست کشیده اند، ولی ایران کماکان در چنین برنامه ریزی سنتی، دست و پا می زند.
او در این گفت و گو تاکید می کند که «ایران جزو اولین کشورهایی است که تدوین برنامه میان مدت را آغاز کرده است. برنامه میان مدت، برنامه های ۵ یا ۷ ساله هستند.»
انتظامی در ادامه با اشاره به تاریخچه برنامه ریزی در ایران می گوید: «نخستین برنامه های توسعه، مربوط به اتحاد جماهیرشوروی در دوره استالین، قبل از جنگ جهانی دوم است. استالین توانست به اتکای این برنامه ها، اتحاد جماهیر شوروی را از وضعیت فئودالیته به مرحله یک کشور صنعتی انتقال بدهد. بعد از جنگ جهانی دوم، این دست از برنامه ریزی در قالب طرح مارشال در اروپای غربی به مرحله اجرا گذاشته شد. بلافاصله بعد از آن، این نوع برنامه ریزی در ایران آغاز شد. یعنی همه کشورهایی مانند چین، ژاپن، هند، ترکیه، کره جنوبی، بعد از ایران برنامه ۵ ساله و برنامه میان مدت را شروع و تدوین کردند. البته مبنای برنامه ریزی در ایران، با اصل چهار ترومن مرتبط بود که همانطور که گفتید در سال ۱۳۲۷ توسط ابوالحسن ابتهاج سازمان برنامه به وجود آمد و کار برنامه ریزی به این طریق در ایران آغاز شد.»
معاون توسعه مدیریت و منابع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه سوال مرکزی بحث خود را مطرح می کند: «اما نکته این است که چرا ۷۰ سال برنامه ریزی توسعه در ایران ناکام مانده است؟ و البته تلاش کرده ام در یک مجموعه ۶ جلدی، به این سوال پاسخ بگویم و راهکار ارائه بدهم.»
انتظامی در ادامه به نکته تازه ای اشاره کرد که مباحث کمتر به آن اشاره شده است. و آن این که ایران تنها کشوری است که هنوز دارای برنامه ۵ ساله است. او می گوید: «بدنیست بدانید که در حال حاضر ایران، تنها کشوری است که هنوز دارای برنامه ۵ ساله است. همه کشورها این نوع برنامه ریزی را اجرا کردند، به اهداف شان رسیدند، بعد از این نوع برنامه ریزی گذشتند و آن را رها کردند. حال سوال این است که چرا ما از این نوع برنامه ریزی نتوانسته ایم عبور کنیم؟ و چرا کشورهای دیگر از این نوع برنامه ریزی عبور کرده، آن را رها کردند؟»
معاون وزیر ارشاد، در ادامه به دلایل عبور کشورها از این نوع برنامه ریزی می پردازد و می گوید: «یکی از دلایل رهاسازی برنامه ریزی ۵ ساله یا ۷ ساله در کشورها، آن است که ما نمی توانیم ۵ سال آینده را پیش بینی بکنیم. به عبارت دیگر وضعیت بسیار سیال است. و البته متاسفانه سیستم برنامه ریزی ما این گونه است که برنامه های ۵ ساله در کشور ما، دو سال و نیم به طول می انجامد که نوشته ، تدوین و تصویب شود. به همین دلیل است که مشاهده می کنید برنامه ششم که به طور منطقی باید ۱۴۰۰ به پایان می رسید، در سال های ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ تمدید و در خردادماه ۱۴۰۳ برنامه هفتم ابلاغ شد. برای این که یک برنامه به تصویب برسد،از ۲۲ پله یا مرحله یا ایستگاه باید عبور کند.»
انتظامی در ادامه گفت: « این فرمایش شما درست است که دولت کنونی باید برنامه را بنویسد و دولت های بعدی آن را اجرا کنند. لذا در پیشنهادهای این ۶ جلد کتابی که نگاشته ام مطرح و پیشنهاد کرده ام، ۱-یا این نوع برنامه ریزی را رها و به سمت تدوین نوعی دیگر از برنامه ریزی حرکت کنیم، از جمله به برنامه ریزی سیال و موضوعی متوسل شویم، کاری که در دیگر کشورها مانند چین انجام داده اند. این دست از کشورها دارای یک سند چشم انداز به نام رهنما یا رهنمون هستند، سپس برنامه های موضوعی را تدوین می کنند، آنان مانند ایران برنامه جامع ندارند. و ۲- یا یک نوع برنامه ریزی دیگر، که همان پیشنهاد شما است، می گویند اگر مقید به داشتن یک برنامه میان مدت هستیم، اولا زمان برنامه را ۴ ساله قرار بدهیم، ثانیا هر دولت با عمر ۴ ساله ای، برای خودش بنویسد، و خودش اجرای آن را برعهده گرفته، اجرایش کند.»
او برای تسریع در تدوین برنامه معتقد است محل تصویب برنامه نیز از مجلس به جایی مانند شورای اقتصاد منتقل شود. انتظامی می گوید: «تصویب این برنامه هم برعهده مجلس نباشد، بلکه تحت اختیار شورای اقتصاد قرار بگیرد، البته شورای اقتصادی ای که مانند شورای اقتصاد بدو تاسیس اش، همه وزیر نباشند. بلکه متشکل از ۴ یا ۵ وزیر و مابقی متخصصان این حوزه در آن عضو باشند. به عبارت دیگر، این گونه نیست که در شورای اقتصاد، فقط افراد دولتی عضو باشند.»
انتظامی در ادامه به حسن این نوع برنامه ریزی پرداخت و گفت: «این نوع برنامه ریزی به دلیل فقدان نظام حزبی در کشور، که در بحث های بعدی به آن می پردازم، حسن اش این است که رئیس جمهوری که از مردم رای می گیرد، برنامه های خودش را برای اجرا دنبال می کند. در حال حاضر یکی از دلایلی که دولت ها نسبت به اجرای برنامه توسعه بی میل هستند، منهای نقایصی که هر برنامه دارد مانند شعاری بودن ، اشکالات تکنیکی ، انبوه ۲۰۰ تا ۳۰۰ ماده و بند و تبصره، یا تکرار بی مورد وظایف ذاتی دستگاه ها در برنامه توسعه، یکی از دلایل بی توفیقی و یا کم توفیقی برنامه ها این است که دولتی مستقر می شود، در حالی که برنامه ، برنامه دولت قبل است، و نسبت به اجرای آن هیچ حسی ندارد و در عمل هم اجرا نمی شود.»
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید