با سرمایه غربی‌ها متوهم نشو!

تاریخ انتشار: 1403/8/12

شماره خبر: 6657

چاپ‌خبر

دولت‌هایی که با ساختن چند مغازه و بانک توسط شرکت‌های غربی، زرق و برقی دیده‌اند و مهاجرت پول‌های خارجی در منطقه در آن جزایر را نشان قدرت و تفرعن دیدند، تصور می‌کنند می‌توان با بیانیه توهم‌آمیز چند دولت غربی سه جزیره ایرانی را مال خود کنند.

شکل‌گیری دولت‌های برآمده از جنگ جهانی اول، ناشی از سقوط دولت عثمانی و سیطره انگلستان و فرانسه بر بخشی از جهان عرب بود. به دنبال آن دولت‌های برآمده بعد از جنگ جهانی دوم، محصول ضعف امپراطوری انگلیس و قدرت گرفتن ایالات متحده بود. شکل‌گیری دولت‌های جدید در ساختار نظام دوقطبی و جایگزین‌سازی سیاسی نظامی دولت‌های تحت‌الحمایه غرب منجر به شکل‌گیری جغرافیای سیاسی نامتوازن، نادرست و اختلاف برانگیزی شد که جوامع جدیدالولاده که پیشینه دولت نداشتند، ناگهان ماهیت دولت یافتند. تولدهای غیرطبیعی و زایمان‌های مصنوعی این دولت‌ها در اغلب جاهایی که انگلستان و غرب باعث این زایمان غلط شدند، موجب اختلافات و کشمکش‌هایی شد که بعدها ملت‌ها را به جان هم انداخت و آنها را مصرف‌کننده زائدات اسلحه غرب کرد؛ به نحوی که آنها را تبدیل به موجودات قابل دوشیدن مداوم کردند. این مسأله، منازعات فراوانی را در حوزه ژئوپلیتیک دولت انگلستان برای ملت‌های منطقه بر جای گذاشت.تخم شرارت را که کاشت؟انگلستان در اکثر این منازعات، نقش قاضی فریب‌کار و سندنویس شرور را ایفا می‌کرد. با این وجود اما در مواردی که انگلستان در آن زمان و با مقتضیات آن وقت نتوانست در بعضی از پرونده‌ها بذر شرارت بکارد، پس از مدتی به دنبال بجای آوردن قضای آن شرارت‌ها برآمده و دست از شیطنت نمی‌کشید. یکی از این موضوعات، مسأله پرونده جزایر ایرانی است. نتایج تحقیقات سازمان نقشه‌برداری کشور بر نقشه‌های تاریخی معتبر، نشان می‌دهد که بدون هیچ تردیدی حاکمیت بر جزایر سه‌گانه ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک به سرزمین کهن ایران تعلق دارد.

پهنه آبی خلیج فارس به عنوان گاهواره تمدن جهان از اولین زیستگاه‌های بشر محسوب می‌شود. ساکنان این دریا کشتی را اختراع کردند و خاور و باختر دنیا را به هم پیوند دادند. آثار باستانی بجای مانده از شهرهای ساحلی خلیج فارس همانند چابهار، بوشهر، خارک و سیراف، حکایت از یک تمدن ۶۰۰۰ ساله در سواحل خلیج فارس می‌کند. ۲ جزیره ایرانی در اشغال اماراتی‌هاامروزه خلیج فارس به عنوان مهم‌ترین و استراتژیک‌ترین پهنه آبی جهان دارای ۱۳۰ جزیره کوچک و بزرگ است که تعدادی از آنها مسکونی و تعدادی نیز غیرمسکونی است که از این میان جزایر ایرانی اکثراً مسکونی است. از آنجایی که ایران بیشترین سهم از مرز آبی مشترک با خلیج فارس را در میان همسایگانش دارد، تعداد جزایر خلیج فارس در مالکیت ایران، به ۴۰ جزیره می‌رسد. این جزایر به جهت موقعیت طبیعی و دریایی و جوی و بسیاری ملاحظات دیگر، یکسان نیستند. از جمله این جزایر، جزایر پنجگانه‌ ایران به نام‌های تنب بزرگ، تنب کوچک، بوموسو (ابوموسی)، زرکوه و آریاناست که از قدیم متعلق به ایران بوده است، اما در طول تاریخ همواره مورد کشمکش و درگیری بوده است. ۲ جزیره آریانا و زرکوه با اهمال دولت قاجار، امروزه در تصرف امارات متحده عربی است، اما دولت ایران همچنان در صدد بازپس‌گیری این جزیره‌های غنی است. جزیره ابوموسی، مرکز صدور نفت خام با ظرفیت قابل توجه است که تسلط ایران بر تنگه هرمز از طریق این جزیره صورت می‌گیرد. عمق مناسب آب در اطراف ابوموسی و تنب‌ها، آبراه‌های اطراف را به معبری مناسب برای عبور نفتکش‌ها و کشتی‌های بزرگ تبدیل می‌کند.

دو جزیره تنب بزرگ و کوچک به دلیل عمق زیاد ‌آب‌های اطراف، محل تردد نفتکش‌ها و کشتی‌های تجاری عظیم هستند؛ به همین جهت موقعیت راهبردی قابل توجهی به دست آورده‌اند و ترافیک کشتی در اطراف این جزایر قابل توجه است. در سال ۱۹۰۸ بریتانیا جزایر سه‌گانه را اشغال کرد و زیرمجموعه کشور تازه‌تاسیس امارات قرار داد، اما در سال ۱۹۷۱ با پیگیری‌های ایران، این سه جزیره به ایران بازگردانده شد، اما طبق توافقی کشور امارات پاسگاه کوچکی در بخش جنوبی جزیره احداث کرده و تعداد محدودی شهروند اماراتی در جنوب ابوموسی زندگی می‌کنند. دزدان دریایی، بهانه دخالت‌های همیشگی انگلیسی‌هادر سال ۱۸۳۵ میلادی مصادف با ۱۲۵۵ هجری، دامنه فعالیت دزدان دریایی در کرانه‌های خلیج فارس به اوج خود رسیده بود و طرد دزدان دریایی و جلوگیری از اعمال آنها بهانه مداخلات انگلستان در خلیج فارس شد تا بتواند از این طریق این شاهراه دریایی را در اختیار بگیرد. این زمانی است که هنوز ساحل دزدان دریایی به تعبیر انگلیسی‌ها نه ماهیت دولت داشت و نه جغرافی آن، آن را محق در حاکمیت نسبت به آن جزایر کند. تاریخ آن سرزمین‌ها با حاکمیت و سرزمین ایران گره‌ای ناگشودنی خورده بود. اسناد تاریخی، حقوقی و جغرافیایی نیز همگی دال بر این مالکیت است. اما با توجه به تجربه تلخ تسلیم زودهنگام پادشاهان زبون پهلوی، در برابر خواست انگلستان در واگذاری مناطق مختلفی از سرزمین مقدس ایران از جمله، دشت ناامید، بحرین بزرگ، جزایر حواشی اروندرود و حق‌السهم ایران در خط اروندرود و بلندی‌های آرارات، سبب شد تا دول منطقه به گمان تصاحب بخش‌های دیگری از این سرزمین، به هوس‌های خام دیگری بیفتند.

مردان بی‌سیرت حاکم بر دربار پهلوی فاحشگان بی‌بصیرتی بودند که تنها در ازای اخم و لبخند دولت‌های اروپایی از دریا دریا، سرزمین ایران چشم پوشیدند.هویدا، بحرین را مثل آب خوردن شوهر داد«هویدا» که در عمر خود صاحب فرزندی نبود، بحرین عزیز را مشابه شوهر دادن دختر معرفی کرد؛ حال آن‌که حتی در حد شوهر دادن دختر هم برای بحرین عزیز تمهید نچیدند. مردان بی‌اصل و نسب دربار پهلوی، بحرین عزیز را مثل فرزند ناخواسته‌ای به زور از پاره تن ایران جدا کردند؛ هرچند روح و جان آن مردم عزیز با ضربان قلب ملت ایران تپیده و می‌تپد.با این سنت سیاسی حاکم بر دربار ایران، همسایگان عربی ما در جنگ تحمیلی و با چراغ سبز بختیار و فرح و آمریکا و غرب به سرزمین ایران تاختند. آنها نمی‌دانستند که خوی خمینی بزرگ در جان تک‌تک جوانان آن جاری است. با این وجود بیشترین تجمیع سلاح و پول و نفرات از سوی غرب و شوروی و آمریکا و دولت‌های عربی به جنگ طولانی‌مدت سرازیر شد. اما فرزندان خمینی با دستان خالی، اجازه ندادند پره مویی از شیر بزرگ منطقه جدا کنند. خیالات، شما را برداشته استدولت‌هایی که تازه با ساختن چند مغازه و بانک توسط شرکت‌های غربی زرق و برقی دیده‌اند و مهاجرت پول‌های خارجی در منطقه در آن جزایر را نشان قدرت و تفرعن دیدند، تصور می‌کنند که می‌توان با بیانیه توهم‌آمیز چند دولت غربی که هم اینک نمی‌توانند حتی خود را در متصرفات قدیم ۱۵۰ ساله خود در کشورهای ضعیف آفریقایی حفظ کنند، سه جزیره ایرانی را مال خود کنند. آن‌ها در حال از دست دادن مداوم نقش استراتژیک و ژئوپلوتیک خود در جهان هستند و حالا می‌خواهند پاره‌های جگر ایران را از این کشور دیرپا جدا کنند.

یعقوب توکلی/ مورخ، استاد دانشگاه و پژوهشگر تاریخ

برچسب:

اشتراک گذاری در:

هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اخبار مرتبط

چیزی پیدا نشد!

انگار اینجا چیزی پیدا نشد!

نقل و نشر مطالب با ذکر منبع بلامانع است.