نمایندگان گیلان و مکتب تازه سیاست: کشف دوباره مشکلات!

نمایندگان گیلان و مکتب تازه سیاست: کشف دوباره مشکلات!

تاریخ انتشار: 1404/8/11

شماره خبر: 18242

چاپ‌خبر

در حالی‌که مشکلات گیلان سال‌هاست برای مردم تکراری است، برخی نمایندگان استان هر بار با شور و شگفتی تازه‌ای پشت تریبون می‌روند تا همان دردهای قدیمی را دوباره کشف کنند؛ گویی در استانی دیگر، یا شاید در سیاره‌ای دیگر زندگی می‌کنند.

رویداد شمال به نقل از گیل خبر؛ سریال تناقض‌های اداری و سیاسی در کشور، به‌ویژه در گیلان، آن‌قدر پرشمار و تأمل‌برانگیز شده که مرز میان واقعیت و طنز گاهی محو می‌شود. در این شماره از «طنز روزگار» نگاهی می‌کنیم به رفتار نمایندگانی که ظاهراً وظیفه خود را نه در حل، بلکه در اعلام مشکلات می‌دانند.

مکتب تازه سیاست: کشف دوباره مشکلات

نمایندگان گیلان این روزها به مکتب تازه‌ای رسیده‌اند؛ مکتب کشف دوباره مشکلات. هر بار پشت تریبون می‌روند و با لحنی متعجب می‌گویند:
فرصت‌های اقتصادی مغفول مانده! ، فاضلاب مشکل دارد! ، آسفالت‌ها باید ترمیم شوند!  گویی تازه وارد استان شده‌اند و با کشفی بزرگ روبه‌رو شده‌اند.

فاضلاب آستارا و وعده‌هایی که تصفیه نشدند

آقای ولی داداشی، نماینده دوره‌های دهم و دوازدهم آستارا، سال ۹۸ وعده داد که پروژه فاضلاب این شهر تا چهار سال آینده به بهره‌برداری می‌رسد. حالا شش سال گذشته و پروژه هنوز تمام نشده، اما شهر چندین بار زیر بوی تند همان فاضلاب وعده‌داده‌شده غرق شده است.
بویی که در خیابان‌های آستارا پیچید، فقط بوی فاضلاب نبود؛ بوی وعده‌هایی بود که نه تصفیه شدند، نه جمع‌آوری.

احیای کارخانه‌ها؛ احیا یا احضار؟

آقای یاسر اسلامدوست، نماینده تالش، رضوانشهر و ماسال، پس از پیروزی با هیجان از «احیای کارخانه‌ها» گفت.
اما هنوز معلوم نیست منظورشان از «احیا» به معنی پزشکی بوده یا ادبی؛ چون کارخانه‌ها همچنان در کما به سر می‌برند.

فرصت‌های اقتصادی در خواب زمستانی

در رشت، مهدی فلاح از «فرصت‌های اقتصادی کلان مغفول» سخن می‌گوید؛ فرصتی که خودش و هم‌قطارانش سال‌هاست فراموشش کرده‌اند. همان فرصت‌هایی که فقط هر چهار سال، موقع انتخابات، بیدار می‌شوند و دوباره به خواب می‌روند.

الو؟ دریای کاسپین؟ من پیگیرم!

اما گل سرسبد ماجرا، آقای سعید رحمت‌زاده، نماینده صومعه‌سراست؛ مردی که سیاست را با «تلفن‌درمانی» اشتباه گرفته است.
آسفالت خراب؟ تماس می‌گیرد.
چراغ خیابان خاموش؟ تماس می‌گیرد.
اگر روزی دریای کاسپین هم خشک شود، بعید نیست گوشی را بردارد و بگوید:
الو؟ چرا خشک شدی عزیز؟ من پیگیرم!

مردم خسته از سخنرانان، منتظر عملگران

مردم اما خسته‌اند؛ از نمایندگانی که نقش منتقد را بازی می‌کنند، نه مسئول.
می‌گویند وعده‌ها همان است، فقط واژه‌ها نو می‌شوند.
می‌گویند اگر قرار بود با تلفن و سخنرانی مشکل حل شود، گیلان بهشت ایران بود.
برخی نمایندگان چنان درباره فقر، گرانی و بیکاری صحبت می‌کنند که انگار تازه از سفر فضایی برگشته‌اند و اولین‌بار است زمین گیلان را می‌بینند.

وقتی انتظار مردم زیادی است!

شاید مشکل از مردم است؛
شاید توقع‌شان بالاست.
مثلاً انتظار دارند نماینده‌شان نماینده باشد، نه سخنگوی مشکلات‌شان.
انتظار دارند کسی بالاخره بگوید «انجام شد»، نه فقط «باید بشود».
شاید واقعاً باید سطح انتظار را پایین آورد؛
تا جایی که اگر نماینده آمد و فقط تلفن زد، تشویقش کنیم:
دمت گرم، حداقل شارژ داشتی!

برچسب:

اشتراک گذاری در:

هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *