در حالیکه دولت خط فقر سال ۱۴۰۳ را برای هر فرد حدود ۶ میلیون تومان اعلام کرده، فعالان کارگری میگویند حتی ۴۰ میلیون تومان برای گذران زندگی یک خانواده سه یا چهار نفره کافی نیست. اختلاف میان مزد واقعی و هزینههای حداقلی زندگی، امروز به عمیقترین سطح خود در دهههای اخیر رسیده است.
به گزارش رویداد شمال ؛ بر اساس اعلام رسمی سخنگوی دولت، خط فقر سال ۱۴۰۳ برای هر فرد ۶ میلیون و ۱۲۸ هزار و ۷۳۹ تومان برآورد شده است. فاطمه مهاجرانی در نشست خبری ۲۹ مهرماه در دفاع از سیاستهای یارانه و کالابرگ گفت: دولت با پرداختهای هدفمند و طرحهای اشتغالزایی در پی تحقق عدالت اجتماعی است.
اما فعالان کارگری و اقتصاددانان این عدد را «غیرواقعی و ساختگی» میدانند. به گفتهی آنان، هزینه واقعی معیشت یک خانوادهی متوسط سه یا چهار نفره امروز به حدود ۵۰ میلیون تومان رسیده و حتی مزد حداقلی ۱۵ تا ۱۶ میلیون تومانی با تمام مزایا، کمتر از نیمی از هزینه زندگی را پوشش میدهد.
تورم افسارگسیخته و سبد معیشت فروپاشیده
بر اساس دادههای مرکز آمار، تورم نقطهبهنقطه شهریور ۱۴۰۴، ۴۵.۳ درصد بوده است؛ یعنی خانوارها بهطور میانگین ۴۵ درصد بیشتر از سال گذشته برای خرید کالاها و خدمات مشابه هزینه کردهاند.
در چنین شرایطی، محاسبات اقتصادی نشان میدهد حتی اگر رقم ادعایی دولت را مبنا بگیریم، با احتساب تورم، خط فقر سرانه در سال جاری باید حدود ۹ میلیون تومان باشد.
به گفتهی فرامرز توفیقی، فعال کارگری، دستمزد کارگر حداقلبگیر با یک فرزند، تنها ۵۳ درصد از خط فقر ادعایی دولت را پوشش میدهد و در واقعیت، کارگران بیش از نیمی از هزینههای زندگی را از جیب خالی خود پرداخت میکنند.
مردم با عددسازی سیر نمیشوند
در حالیکه سخنگوی دولت از تأثیر مثبت یارانهها سخن میگوید، واقعیت در کف جامعه چیز دیگری است. علیرضا خرمی، فعال کارگری، تأکید میکند: در حال حاضر ۴۰ میلیون تومان هم برای گذران زندگی یک خانواده سه یا چهار نفره کم است. اگر یک عضو خانواده بیمار شود یا هزینه آموزش و پوشاک را در نظر بگیریم، حتی بیشتر هم لازم است. تنها هزینه خوراک برای هر فرد، از ۱۰ میلیون تومان در ماه گذشته است.
وی میافزاید: خانوادهای که اجاره نمیدهد، فقط برای خوراک و قبوض بیش از ۲۳ میلیون تومان هزینه دارد. با درنظرگرفتن اجارهخانه و درمان، ۴۰ میلیون تومان هم کفایت نمیکند. سخنگوی دولت باید توضیح دهد این عدد ۶ میلیون و ۱۲۸ هزار تومان را از کجا آورده است!
سیاستهای حمایتی؛ مُسکن یا انکار واقعیت؟
دولت همچنان بر پرداخت یارانه، کالابرگ و طرحهای اشتغالزایی بهعنوان راهکار کنترل تورم و فقر تأکید دارد، اما کارشناسان میگویند این سیاستها نهتنها شکاف طبقاتی را کاهش نداده، بلکه باعث بیاعتمادی عمومی نسبت به دادههای رسمی شده است.
مردمی که هر روز در بازار با گرانی خوراک، مسکن، آموزش و درمان روبهرو هستند، دیگر با ارقام غیرواقعی آرام نمیگیرند. به گفتهی یکی از کارگران: ما تورم را با پوست و استخوان لمس میکنیم؛ نه با جدول و فرمولهای دولت.
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید